الاحوازجهانملل تحت ستم

انتقال آب سرزمین الاحواز

برای همیشه اینگونه بوده که حکومت مرکزی ایران به همه ملل غیر فارس معجونی از تبعیضات مذهبی، اقتصادی، جنسیتی، سیاسی، فرهنگی، زبانی روا داشته که این ستم ملی در مورد عرب ها ستمی آمیخته به عرب ستیزی و مضاعف بوده است. درواقع می‌توان گفت که عرب ستیزی از زمان قبل از رضاشاه آغاز و تا به امروز نیز با شدت هرچه بیشتر ادامه داشته است، که به شکل عملی و آشکارا دیده می شود. متاسفانه به دلیل سیاست های نژادپرستانه حاکمان فعلی، سرزمین الاحواز اشغالي با ۵ رودخانه جاری در آن، جایی که پول نفت آن برای مرکزنشینان خرج می‌شود، مردم عرب آن از جمله روستای غیزانیه و ابوالفضل و امثال آنها که در جنوب غربی احواز و شط  کارون قرار دارند، از داشتن آب شرب سالم وامکانات اولیه زندگی محروم اند. 

متاسفانه این مشکلات به اینجا ختم نمی شوند بلکه در جواب همین مردمی که به خاطر اعتراض آنها به کم آبی ویا اعتراض به ویران کردن منازلشان به خیابان ها ریخته ند، از سوی مأموران تیراندازی شد و طی آن شماری از این مردم معترض کشته و یا مجروح شدند. حاکمیت و رسانه‌ها هم توجهی به این مسئله نمی کنند زیرا عرب بودن در ایران خود جرم بزرگی محسوب می شود چه برسد که بخواهند نسبت به مطالبه حقوق خود اعتراضی کنند.

در روزهای گذشته در پی جلسه ۲۶ تیرماه ۱۳۹۹ سال جاری استانداری یزد که با حضور مدیرعامل شرکت توسعه آب و نیروی کشور و مسئولان استان یزد برگزار شد، کلیپی در فضای مجازی دست به دست شد که حیرت افکار عمومی و اعتراض شدید فعالان محیط زیست را به دنبال داشت. در این جلسه بهروز مرادی مدیرعامل شرکت توسعه آب و نیروی کشور خبر پروژه خط دوم انتقال آب از استان خوزستان به یزد را تایید می کند و از مسئولان می خواهد که این خبر را رسانه ای نکنند که مثل اصفهان نشود! همچنین او اضافه کرد که با توجه به اینکه این طرح تکمیل نشده و بحث محیط زیستی آن هم هنوز به انجام نرسیده است،بایستی فعالیت را به دور از هیاهو و جنجال رسانه ای دنبال کنیم چون )خوزستانی ها( و همچنین فضای مجازی روی طرح های انتقال آب بسیار حساس اند و برخی با هیاهوی رسانه ای و غوغا سالاری سعی می کنند جلوی این کار را بگیرند و خاطرنشان کرد که تمامی تصمیمات و مواردی که اینجا تصمیم‌ گیری می‌شوند درهمین جلسه بماند تا ما بتوانیم با خیال راحت و آسوده کار خودمان را انجام دهیم. کارهای مطالعاتی و تامین منابع مالی را تکمیل کنیم و با تشکیل کمیته آن را پیگیری کنیم.

سپس در ادامه محمد صالح جوکار نماینده یزد در پاسخ به مرادی می‌گوید که  کسب مجوز محیط زیست را از همین فردا شروع می‌کنیم که مجوزش را در کوتاه ترین مدت بگیریم که مشکلی پیش نیاید.

نماینده یزد نیز اضافه می کند که در کشور حساسیت نسبت به اصفهانی ها زیاد است و )خوزستانی ها( با اصفهانی‌ها همیشه درگیرند و همینطور چهارمحال بختیاری ها با اصفهانی‌ها، اما هیچ وقت چهار محال بختیاری ها و )خوزستانی ها( با ما درگیر نشدند و در مجالس گذشته هم در هر صورت با آنها کنار می آمدیم. جوکار تاکید می کند که مشکلات و تبعات کمتری نسبت به اصفهانی ها داریم و ما می‌توانیم این مسائل را در مجلس با خوزستانی ها رفع کنیم.

 امام جماعت یزد هم در ادامه اینگونه اظهار نظر میکند که در حال حاضر فرصت برای انتقال آب )استان خوزستان( خوب است زیرا که هر دو استان خوزستان و اصفهان از نظر میزان منابع آبی از وضعیت خوبی برخوردار هستند لذا من اصرار دارم که این مسئله را جدی بگیرید!

این خبر در حالی منتشر شد که یک هفته قبل نماینده  فلاحيه (شادگان) مجید ناصری نژاد در مجلس شورای اسلامی با اشاره به مشکلات (استان خوزستان) گفت که ما بسیار ناراحت و نگران هستیم، از درد به خود می پیچیم و امروز برای ما سخت است بعد از از ۴۲ سال انقلاب عنوان کنیم که مردم (خوزستان) مشکل جدی آب دارند. چه کسی باور میکند که سرزمین با دارا بودن یک سوم آب کل کشورهنوز مشکل آب دارد.

حال این سوال پیش می آید که این مسئولان چگونه می‌خواهند این پروژه به این بزرگی را در خفا انجام دهند و اگر کار آنها اصولی و قانونی است چرا باید ترس از رسانه ای شدن آن داشته باشند ؟ آیا اصلا به تبعاتی همچون خرابی روستاها، منابع طبیعی و از بین رفتن زمین های کشاورزی فکر کرده اند ؟!!

بنا بر صحبت های نماینده یزد مبنی بر اینکه حساسیت روی اصفهانی هاست، این سوال را در ذهن پیش می‌آورد که آیا واقعا مشکل مردم (خوزستان) خود اصفهانی هستند و یا مشکل کمبود آب و انتقال آب کارون است؟ چطور می‌شود با وجود این همه ستمی که به مردم سرزمین الاحواز اشغالي و روستای اطراف آن در ازای مطالبه آب مورد نیاز شان روا داشته می‌شود و همچنین دربرابر این همه برنامه ریزی ها و پروژه های عظیم و مخفی انتقال آب خوزستان به اصفهان و یزد نباید انتظار همچین حساسیتی روی استان های همجوارآن داشت؟!!!!

 چرا وقتی این همه هزینه و بودجه جهت ساخت سد هایی که جز خرابی و ویرانی زمین های کشاورزی، تالاب‌ها و آوارگی صدها خانوار سودی برای ملت الاحواز ستمدیده نداشته است، فکری به حال آب شرب آنها نمی‌شود؟!!

 متاسفانه انحراف و انتقال آب سرزمین الاحواز اشغالي بیش از ۶۰ سال است که آغاز شده و این سدها و تونل‌ها انتقال آب رودخانه ای الاحواز سبب می‌شود تا این سرزمین سالانه صدها میلیون مترمکعب آب شیرین را ازدست بدهد. سدهایی که به منظور تولید برق ساخته شده‌اند رهاسازی آب از دریچه‌های آنها بر پایه تولید برق و نیازهای برقی برنامه‌ریزی شده اند و نه نیازهای انسانی و یا محیط زیستی. 

آیا همه این موارد مصداق این ضرب المثل نیستند که چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است؟! در سال جاری حدود ۵۰ درصد از اراضی کشاورزان سرزمین الاحواز اشغالي را مجوز کشت نداده اند، به دلیل کمبود آب! اگر این سرزمین با کم آبی مواجه می باشد پس چرا مسئولان در صدد انتقال هر چه سریعترآب کارون به استان های همجوار هستند؟

نوشته: فاطمه الاحوازيه

مركز حقوق بشر احواز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا